دانلود

دانلود رایگان نرم افزار،بازی,کتاب,آموزش،فیلم, نرم افزار و بازی های موبایل

دانلود

دانلود رایگان نرم افزار،بازی,کتاب,آموزش،فیلم, نرم افزار و بازی های موبایل

  • ۰
  • ۰

امام زمان

امام زمان

 

علائم ظهور حضرت مهدی (عج) بر دو دسته تقسیم می شوند:

الف: علائم حتمی و قطعی؛

ب: علائم غیر حتمی و غیر قطعی ke البته در ایــن علائم هم مــمــکن اســت اختلاف نظر وجود داشته باشد.

علائم غیر حتمی فراوان هستند و نوعاً بعضی از آنان be وقوع پیوسته اســت امــا علائم حتمی و قطعی هنوز رخ نداده اند بعضی از ایــن علائم قطعی عبارتند از:

1. خروج سفیانی: پیش از ظهور مردی از نسل ابوسفیان در منطقه شام خروج می کــنــد و ba تظاهر be دینداری گروه زیادی از مسلمانان ra می فریبد و be گرد خود می آورد و بخش گسترده ای از سرزمینهای اسلام ra be تصرف خویش در می آورد و بر مناطق پنجگانه شام؛ حمص؛ فلسطین؛ اردن و قنسرین (نام شهری در نزدیکی حلب) و منطقه عراق سیطره می یابد و در کوفه و نجف be قتل عام شیعیان می پردازد و بــرای کشتن و یافتن آنان جایزه تعیین می کــنــد آنگاه ke از ظهور امام زمان باخبر می شــود ba سپاهی گران be جنگ وی می رود ke در منطقه بیداد (بین مکه و مدینه) ba سپاه امام (ع) برخورد می کــنــد و be امر خدا هــمــه لشگریان وی be جز چند نفر در زمین فرو می روند و هلاک می شوند. [1]

2. خسف در بیداء: خسف یعنی فرو رفتن و پنهان شدن؛ و بیداء نام منطقه ای در مکه و مدینه است. ظاهراً لشگر سفیانی در ایــن منطقه ke be قصد جنگ ba امام عصر(عج) آمده اســت در زمین فرو می روند. [2]

3. خروج یمانی: سرداری از یمن قیام می کــنــد و مردم ra be حق و عدل دعوت می کــنــد ایــن نشانه در منابع عامه نـیـسـت ولــی در مصادر شیعه روایات فراوانی در ایــن باره وجود دارد. امام صادق (ع) فرمود: قیامهای سه گانه خراسانی؛ سفیانی؛ یمانی در یک سال و یک ماه و یک روز خواهد بود و هیچ پرچمی be اندازه پرچم یمانی دعوت حق و هدایت نمی کــنــد و هم فرمود ke یمانی از علائم حتمی است. [3]

4. قتل نفس زکیه: زکیه یعنی فرد پاک و بی گناه و کسی ke قتلی انــجـام نداده اســت و جرمی ندارد.  در آستانه ظهور مهدی (عج) در گیرودار مبارزات زمینه ساز انقلاب حضرت مهدی (عج) فردی پاکباخته و مخلص از اولاد حضرت امام حسن مجتبی (ع) در راه امام می کوشد و در ایــن راه مظلومانه be قتل می رسد. روایات گاهی نفس زکیه و گاهی «سید حسنی» گفته اند امام باقر (ع) فرمود: بین ظهور مهدی (عج) و کشته شدن نفس زکیه بیش از پانزده شبانه روز فاصله نیست. [4]

5. صیحه آسمانی: منظور از صیحه آسمانی صدایی اســت ke در آستانه ظهور حضرت مهدی در آسمان شنیده می شــود و هــمــه مردم آن ra می شنوند در روایات تعبیر be «نداء» «فزعه» «صوت» نــیــز بکار رفته اســت ke ظاهر آن نشان می دهد ke هــر یک از اینها نشانه جداگانه ای اســت ke پیش از ظهور واقع می شــود لکن be نظر می رسد ke اینها تعبیر از یک واقعیت اســت و مــمــکن هم هست ke از سه حادثه جدای از هم خبر داده باشند ke اول صداهای هولناکی برآید و هــمــه ra be خود متوجه کــنــد (صیحه) و be دنبال آن صدای مهیب و هولناکی شنیده شــود ke دلهای مردم ra be وحشت اندازد (فزعه) و آن گاه از آسمان صدایی شنیده می شــود ke مردم ra be ســوی مهدی(عج) فرا می خواند (نداء) روایاتی ke از ایــن معنا خبر داده اند از طریق شیعه و سنی فراوان هستند. امام باقر (ع) می فرماید: ندا کننده ای از آسمان نام قائم ra ندا می کــنــد پــس هــر ke در شرق و غرب اســت آن ra می شنود و از وحشت ایــن صدا خوابیده ها بیدار و ایستادگان نشسته و نشستگان بر دو پای خویش می ایستند رحمت خدا بر کسی ke از ایــن صدا عبرت گیرد و ندای وی ra اجابت کــنــد زیــرا صدای نخست؛ صدای جبرئیل روح الأمین است.

آنگاه می فرماید: ایــن صدا در شب جمعه بیست و سوم ماه رمضان خواهد بود در ایــن هیچ شک نکنید و بشنوید و فرمان برید؛ در آخر روز شیطان فریاد می زند ke «فلانی مظلوم کشته شد» تا مردم ra بفریبد و be شک اندازد. و امام صادق (ع) می فرماید: در ابتدای روز گویند ه ای در آسمان ندا می دهد ke آگاه باشید ke حق ba علی و شیعیان اوست. پــس از آن در پایان روز شیطان ke لعنت خدا بر او باد از روی زمین فریاد می زند ke حق ba عثمان و پیروان اوست پــس در ایــن هنگام باطل گرایان be شک می افتند هرگاه گوینده ای از آسمان نداء بزند ke حق ba اولاد محمد(ص) اســت در آن هنگام ظهور مهدی(عج) be سر زبانها می افتد be گونه ای ke غیر از او یاد نمی کنند. [5]

6. خروج دجال: ایــن نشانه در کتب اهل سنت از علائم برپایی قیامت شناخته شده اســت [6]   ولــی در منابع روایی شیعه از نشانه های ظهور است. و اشکال ندارد ke هم علامت ظهور و هم علامت معاد باشد. چــون خود ظهور امام عصر (عج) هم از علائم آخرالزمان می باشد.

دجال فردی اســت ke در آخر الزمان و پیش از قیام مهدی (عج) خروج می کــنــد و غیر عادی اســت و ba انــجـام کارهای شگفت انگیز جمع زیادی از مردم ra می فریبد و سرانجام be دست عیسی مسیح (ع) در کنار دروازه ”لد“ در منطقه شام be هلاکت می رسد. در مورد دجال نظریه های متعددی طرح شده اســت مثلا گروهی آن ra فردی نامیده اند و دسته ای آن ra جریانی می دانند و نه شخص معین ke مطرح کردن ایــن امور مجال دیگری ra می طلبد. [7]

[1] کمال الدین؛ ص 651. و بحار الأنوار؛ ج 52؛ ص 215؛ و کنز العمال؛ ج 14؛ ص 272؛ تاریخ غیبت کبری؛ ص 518 الی 520.

[2] مراصد الاطلاع؛ ج1؛ ص239؛ وافی؛ ج2؛ ص 442؛ مسائل العشره چاپ شده در مجموع مصنفات شیخ مفید؛ ج 3؛ ص 122 و غیبت نعمانی؛ ص 252؛ منتخب الأثر؛ ص 459؛ کتاب الغیبه نعمانی ص 252؛ تاریخ غیبت کبری ص 499 ـ 520.

[3] تاریخ غیبت کبری؛ ص 525؛ کتاب غیبت  نعمانی 252.

[4] منتخب الأثر؛ 459؛ تاریخ الغیبه الکبری؛ ص 511؛ الارشاد؛ ج2؛ ص374؛ اعلام الوری؛ ص 427.

[5] تاریخ ما بعد الظهور/176 ـ کشف الغمه ج3؛  ص 260 ؛ وافی؛ ج 2؛ ص 445 ـ 446؛ کتاب الغیبه؛ شیخ طوسی؛ ص 435 و454 و453 – ارشاد؛ ج2؛ ص 371؛ کمال الدین / 651 بحار الأنوار؛ ج52؛ ص204-288-290؛ منتخب الاثر؛ ص 459؛ غیبت نعمانی/254.

[6] سنن ترمذی؛ ج4؛ ص 507 ـ 519؛ سنن ابی داوود؛ ج4؛ ص 115؛ صحیح مسلم؛ ج 18؛ ص 46 و 81.

[7] بحارالأنوار؛ ج 52؛ ص 193و209؛ کمال الدین 525 و 526؛ کشف الغمه؛ ج 3؛ ص 281؛ المسائل العشر؛ چاپ شده در مصنفات شیخ طوسی؛ ج3؛ ص 122؛ ارشاد؛ ج2؛ ص 371؛ کنز العمال؛ ج 14؛ ص 198ـ200.

 

زندگینامه امام زمان

 

زندگینامه امام زمان

 

نام: محمد بن الحسن
کنیه: ابوالقاسم
امام زمان حضرت مهدی (عج) هم نام و هم کنیه حضرت پیامبر اکرم(ص) است. در روایات آمده اســت ke شایسته نـیـسـت آن حضرت ra ba نام و کنیه؛ اسم ببرند تا آن گاه ke خداوند be ظهورش زمین ra مزیّن و دولتش ra ظاهر گرداند.

القاب امام زمان حضرت مهدی (عج):

مهدى؛ خاتم؛ منتظر؛ حجت؛ صاحب الامر؛ صاحب الزمان؛ قائم و خلف صالح.
شیعیان در دوران غیبت صغرى ایشان ra «ناحیه مقدسه» لقب داده بودند. در برخى منابع بیش از 180 لقب براى امام زمان(ع) بیان شده است.
ولادت امام زمان حضرت مهدی (عج):

وی یگانه فرزند امام عسکری علیه السلام یازدهمین امام شیعیان است. امام زمان حضرت مهدی (عج) در سحرگاه نیمه شعبان 255 ق در سامرّا چشم be جهان گشود و پــس از پنج سال زندگی تحت سرپرستی پدر؛ و مادر بزرگوارشان نرجس خاتون؛ در سال 260 ق be دنبال شهادت حضرت عسکری علیه السلام ـ همچون حضرت عیسی علیه السلام و حضرت یحیی علیه السلام ke در سنین کودکی عهده دار نبوّت شده بودند ـ در پنج سالگی منصب امامت شیعیان ra عهده دار شدند. آن بزرگوار پــس از سپری شدن دوران غیبت ba تشکیل حکومت عدل جهانی احکام الهی ra در سرتاسر زمین حاکمیت خواهد بخشید.

آخرین امام شیعیان در پانزدهم ماه شعبان 255 ق؛ علی رغم مراقبت های ویژه مأموران حکومت عباسی؛ در خانه امام عسکری علیه السلام چشم be جهان گشودند. تولد مخفیانه آن حضرت بی شباهت be تولد حضرت موسی علیه السلام و حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام نیست. همان گونه ke ایــن دو پیامبر بزرگ الهی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی فرعونیان و نمرودیان be اراده خداوند و be سلامت در کنار کاخ فرعون و نمرود متولّد شدند؛ حضرت مهدی(عج) نــیــز در حالی ke جاسوسان و مأموران خلیفه عباسی تمام وقایع خانه امام یازدهم علیه السلام ra زیر نظر داشتند؛ در کمال امنیت و بدون آن ke دشمنان بویی ببرند؛ در سحرگاه روز جمعه نیمه شعبان قدم be جهان هستی گذاشتند.

سیمای امام زمان حضرت مهدی (عج)

پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار علیهم السلام هــر کدام در سخنان خود be اوصاف امام مهدی(عج) اشاره کرده اند. حضرت امام رضا علیه السلام در توصیف ویژگی های چهره و سجایای اخلاقی و ویژگی های برجسته آن حضرت می فرمایند: «قائم آل محمد(عج) هاله هایی از نور چهره زیبای او ra احاطه کرده اســت رفتار معتدل و چهره شادابی دارد. از نظر ویژگی های جسمی شبیه ترین فرد be رسول خدا(ص) است. نشانه خاصّ او آن اســت ke گرچه عمر بسیار طولانی دارد؛ ولــی از سیمای جوانی برخوردار است؛ تا آن جا ke هــر بیننده ای او ra چهل ساله ya کمتر تصور می کند. از دیگر نشانه های او آن اســت ke تا زمان مرگ ba وجود گذشت زمان بسیار طولانی هرگز نشان پیری در چهره او دیده نخواهد شد».

حجت خدا
روزی عثمان بن سعید بن عمری be همراه حدود چهل نفر از بزرگان شیعه be حضور امام عسکری علیه السلام رسیدند تا درباره جانشین آن حضرت سؤال کـنـنـد و در آینده از ایجاد اختلاف در مسئله امامت جلوگیری کنند. راوی می گوید: وقتی عثمان بن سعید be حضرت عسکری علیه السلام گفت: آمده ایم تا درباره مطلب مهمی ke شما be آن آگاه ترید از شما سؤال کنیم؛ حضرت عسکری علیه السلام فرمودند: بنشین عثمان. پــس از ساعتی امام علیه السلام فرمودند: آیا می خواهید بگویم be چــه منظوری آمده اید؟ هــمــه گفتند: ای فرزند رسول خدا؛ بفرمایید. آنگاه حضرت فرمودند: آمده اید تا درباره حجت خدا و امام پــس از من بپرسید. هــمــه گفتند: آری. در ایــن لحظه ناگهان پسری ke چهره درخشانی چــون ماه داشت و از هــر حیث be امام عسکری علیه السلام شبیه بود وارد شد. حضرت فرمودند: بعد از من پیشوای شما و جانشینم ایــن فرزند من است. مواظب باشید پــس از من در دین دچار آشفتگی نشوید…
دوران زندگی امام زمان حضرت مهدی (عج)

دوران زندگی امام زمان حضرت مهدی (عج) be چهار دوره تقسیم می شود:

1) از تولد تا غیبت امام زمان حضرت مهدی (عج):

امام زمان حضرت مهدی (عج) پــس از تولد حدود پنج سال تحت سرپرستی پدر بزرگوارشان امام عسکری علیه السلام be صورت نیمه مخفی زندگی کردند. یکی از کارهای بسیار مهمی ke حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در ایــن دوره انــجـام دادند ایــن بود ke امام زمان حضرت مهدی (عج) ra be بزرگان شیعه معرفی کــردنــد تا در آینده در مسئله امامت دچار اختلاف نشوند.
2) غیبت صغری امام زمان حضرت مهدی (عج):

پس از شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در سال 260 ق دوره غیبت صغری آغاز شــد و تا سال 329 ق ادامه پیدا کرد. در ایــن دوره امام زمان حضرت مهدی (عج) از طریق چهار نائب be ادامه امور مردم می پرداختند.
3) دوره غیبت کبری امام زمان حضرت مهدی (عج):

این دوران از سال 329 ق شروع شــد و تا زمانی ke خداوند مصلحت بدانند ادامه خواهد داشت در ایــن دوره پاسخ be پرسش ها و احکام مردم بر عهده نایبان عام آن حضرت اســت و حضرت نایب خاصی بــرای ایــن دوره معرفی نکرده اند.
4) دوره حکومت امام زمان حضرت مهدی (عج):

پس از ظهور؛ امام زمان حضرت مهدی (عج) بر اساس احکام اسلام حکومت واحد جهانی تشکیل خواهند داد ke در سایه آن سرتاسر عالم پر از عدل و داد خواهد شد.

صورت و سیرت امام زمان حضرت مهدی (عج)

چهره و شمایل حضرت مهدی ( ع ) ra راویان حدیث شیعی و سنی چنین نوشته اند چهره اش گندمگون ؛ ابروانی هلالی و کشیده ؛ چشمانش سیاه و درشت و جذاب ؛ شانه اش پهن ؛ دندانهایش براق و گشاد ؛ بینی اش کشیده و زیبا؛ پیشانی اش بلند و تابنده ... استخوان بندی اش استوار و صخره سان ؛ دستان و انگشتهایش درشت .گونه هایش کم گوشت و اندکی متمایل be زردی  – ke از بیداری شب عارض شده -بر گونه راستش خالی مشکین ... عضلاتش پیچیده و محکم ؛ موی سرش بر لاله گوش ریخته ؛ اندامش متناسب و زیبا ؛ هیاتش خوش منظر و رباینده ؛ رخساره اش در هاله ای از شرم بزرگوارانه و شکوهمند غرق ... قیافه اش از حشمت و شکوه رهبری سرشار .نگاهش دگرگون کننده ؛ خروشش دریاسان ؛ و فریادش هــمــه گیر ” .حضرت مهدی صاحب علم و حکمت بسیار اســت و دارنده ذخایر پیامبران اســت ... وی   نهمین امام اســت از نسل امام حسین ( ع ) اکنون از نظرها غایب اســت ... ولــی مطلق و خاتم اولیاء و وصی اوصیاء و قائد جهانی و انقلابی  اکبر اســت ... چــون ظاهر شــود ؛ be کعبه تکیه کــنــد ؛ و پرچم پیامبر ( ص ) ra در دست گیرد و دین خدا ra زنده و احکام خدا ra در سراسر گیتی جاری کــنــد ... و جهان ra پر از عدل و داد و مهربانی کــنــد .حضرت مهدی ( ع ) در برابر خداوند و جلال خداوند فروتن اســت ... خدا و عظمت خدا در وجود او متجلی اســت و هــمــه هستی او ra فراگرفته اســت ... مهدی ( ع ) عادل اســت و خجسته و پاکیزه ... ذره ای از حق ra فرو نگذارد ... خداوند دین اسلام ra be دست او عزیز گرداند ... در حکومت او ؛ be احدی ناراحتی نرسد مگر آنجا ke حد خدایی جاری گردد .مهدی ( ع ) حق هــر حقداری ra بگیرد و be او بدهد ... حتی  اگــر حق کسی زیر دندان دیگری   باشد ؛ از زیر دندان انسان بسیار متجاوز و غاصب بیرون کشد و be صاحب حق باز گرداند ... be هنگام حکومت مهدی ( ع ) حکومت جباران و مستکبران ؛ و نفوذ سیاسی   منافقان و خائنان ؛ نابود گردد ... شهر مکه – قبله مسلمین – مرکز حکومت انقلابی مهدی   شــود ... نخستین افراد قیام او ؛ در آن شهر گرد آیند و در آنجا be او بپیوندند …برخی be او بگروند ؛ ba دیگران جنگ کــنــد ؛ و هیچ صاحب قدرتی و صاحب مرامی   ؛ باقی   نماند و دیگر هیچ سیاستی و حکومتی ؛ جز حکومت حقه و سیاست عادله قرآنی   ؛ در جهان جریان نیابد ... آری ؛ چــون مهدی ( ع ) قیام کــنــد زمینی  نماند ؛ مگر آنکه در آنجا گلبانگ محمدی : اشهد ان لا اله الا الله ؛ و اشهد ان محمدا رسول الله ؛ بلند گردد .در زمان حکومت مهدی ( ع ) be هــمــه مردم ؛ حکمت و علم بیاموزند ؛ تا آنجا ke زنان در خانه ها ba کتاب خدا و سنت پیامبر ( ص ) قضاوت کـنـنـد ... در آن روزگار ؛ قدرت عقلی توده ها تمرکز یابد ... مهدی ( ع ) ba تایید الهی   ؛ خردهای مردمان ra be کمال رساند و فرزانگی  در همگان پدید آورد … .مهدی ( ع ) فریاد رسی اســت ke خداوند او ra بفرستد تا be فریاد مردم عالم برسد .در روزگار او همگان be رفاه و آسایش و وفور نعمتی  بیمانند دست یابند ... حتی   چهارپایان فراوان گردند و ba دیگر جانوران ؛ خوش و آسوده باشند ... زمین گیاهان بسیار رویاند آب نهرها فراوان شــود ؛ گنجها و دفینه های  زمین و دیگر معادن استخراج گردد ... در زمان مهدی ( ع ) آتش فتنه ها و آشوبها بیفسرد ؛ رسم ستم و شبیخون و غارتگری برافتد و جنگها از میان برود .در جهان جای ویرانی نماند ؛ مگر آنکه مهدی ( ع ) آنجا ra آباد سازد .در قضاوتها و احکام مهدی ( ع ) و در حکومت وی ؛ سر سوزنی  ظلم و بیداد بر کسی نرود و رنجی بر دلی ننشیند .مهدی ؛ عدالت ra ؛ همچنان ke سرما و گرما وارد خانه ها شــود ؛ وارد خانه های مردمان کــنــد و دادگری او هــمــه جا ra بگیرد .
اصحاب و یاران امام زمان حضرت مهدی (عج):

1. عثمان بن سعید عمروى (متوفاى سال 265 ق.).

2. محمد بن عثمان عمروى (متوفاى سال 304ق.).

3. حسین بن روح نوبختى (متوفاى سال 326ق.).

4. على بن محمد سمرى (متوفاى سال 329ق.).

این چهار تن نماینده بلافصل امام زمان حضرت مهدی (عج) بودند ke در ایام غیبت صغرى؛ پــس از شهادت امام حسن عسکرى(ع)؛ از سال 260 تا 329؛ be مدت 70 سال be ترتیب؛ واسطه میان امام زمان حضرت مهدی (عج) وشیعیان ایشان بودند. ایــن چهار نفر be «نوّاب اربعه» مشهورند. ولى در هنگام خروج آن حضرت؛ 313 نفر از یارانش be او پیوسته و نخستین هسته لشکریان امام زمان حضرت مهدی (عج) ra تشکیل مى‏دهند. علاوه بر آنان؛ هزاران نفر در ایام غیبت آن حضرت be ایــن مقام ارجمند نایل شده‏اند ke بر دیگران پنهان مانده اســت و پنهان خواهد ماند. همچنین افراد بسیارى در ایام غیبت be محضرش شرفیاب گشته و از عنایاتش بهره‏مند شده‏اند ke در ایــن جا be نام برخى از آنان اشاره مى ‏گردد:

1. اسماعیل بن حسن هرقلى.
2. سید محمد بن عباس جبل عاملى.
3. سید عطوه علوى حسنى.
4. امیراسحاق استرآبادى.
5. ابوالحسین بن ابى بغل.
6. شریف عمر بن حمزه.
7. ابوراجح حمامى.
8. شیخ حر عاملى.
9. مقدس اردبیلى.
10. محمد تقى مجلسى.
11. میرزا محمد استرآبادى.
12. علامه بحر العلوم.
13. شیخ حسین آل رحیم.
14. ابوالقاسم بن ابى جلیس.
15. ابو عبداللَّه کندى.
16. ابو عبداللَّه جنیدى.
17. محمد بن محمد کلینى.
18. محمد بن ابراهیم بن مهزیار.
19. محمد بن اسحاق قمى.
20. محمد بن شاذان نیشابورى.

زمامداران معاصر امام زمان حضرت مهدی (عج) :

امام زمان حضرت مهدی (عج) از زمان تولد (سال 255 هجرى) تا زمان ظهور و تشکیل حکومت جهانى؛ ba تمام حاکمان و زمامداران کشورهاى اسلامى و غیر اسلامى؛ معاصر بوده و خواهد بود؛ امــا خلفاى عباسى ke در ایام غیبت صغراى آن حضرت بر مسلمانان حکومت راندند؛ عبارتند از:

1. مهتدى عباسى (255 – 256ق.).

2. معتمد عباسى (256 – 279ق.).

3. معتضد عباسى (279 – 289ق.).

4. مکتفى عباسى (289 – 295ق.).

5. مقتدر عباسى (295 – 320ق.).

6. قاهر عباسى (320 – 322ق.).

7. راضى عباسى (322 – 329ق.).

8. متقى عباسى (329 – 333ق.).

هنگامى ke امام زمان حضرت مهدی (عج) ظهور کــنــد و قیام آزادى بخش وى فراگیر شود؛ برخى از سلاطین و حاکمان کشورها در برابر او تواضع نموده و سر تسلیم فرود مى‏آورند و برخى دیگر ba آن حضرت؛ be مقابله و منازعه بر مى‏خیزند و پــس از درگیرى؛ متحمل شکست و اضمحلال خواهند شــد و حکومت آن حضرت؛ از شرق تا غرب کره زمین ra فرا خواهد گرفت. در ایــن باره؛ روایات فراوانى از معصومین(ع)نقل شده اســت ke براى نمونه؛ حدیثى ra از امام محمد باقر(ع) بیان مى‏کنیم:

عَن أبی جعفر(ع) قال: القائِمُ مِنّا مَنصُورٌ بالرُّعبِ؛ مُؤیّدٌ بالنَّصر؛ تُطوى‏ له الأرضُ وَتظهَرُ لَهُ الکنوزُ ویبلغُ سُلطانه المشرقَ والمغرِبَ ویُظِهرُ اللَّهُ دینهُ على الدّینِ کُلّه ولو کَرِهَ المُشرکون فلا یَبقى‏ على وجهِ الأرضِ خرابٌ إلّا عمّر وینزلُ روحُ‏اللَّهِ عیسى بن مریم فیُصلّی خلفه.(1)

قیام کننده از ما منصور be رعب و مؤیّد be نصر است. زمین از براى او در نوردیده شــود و گنج‏هاى پنهان ra براى او آشکار کند. سلطنت و حکومت او شرق و غرب ra فرا خواهد گرفت و خداوند منان؛ be دست او دین خود ra بر هــمــه دین‏ها غالب گرداند؛ اگــر چــه مشرکان ra خوش نیاید. در روى زمین هیچ خرابى باقى نماند؛ مگر ایــن ke آبادش کــنــد و روح اللَّه؛ عیسى بن مریم از آسمان نازل شده و بر او اقتدا کــنــد و پشت سرش نماز بخواند.

 

احادیث امام زمان علیه السلام

 

احادیث امام زمان علیه السلام

 

1- توجّه امام مهدى(علیه السلام) be شیعیان خویش

إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ؛ وَ لا ناسینَ لِذِکْرِکُمْ؛ وَ لَوْ لا ذلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللاَّْواهُ؛ وَ اصْطَلَمَکُمُ الاَْعْداءُ. فَاتَّقُوا اللّهَ جَلَّ جَلالُهُ وَ ظاهِرُونا:

ما در رعایت حال شما کوتاهى نمى‌کنیم و یاد شما ra از خاطر نبرده ‌یم؛ ke اگــر جز ایــن بود گرفتارى‌ها be شما روى مى‌آورد و دشمنان؛ شما ra ریشه کن مى‌کردند. از خدا بترسید و ما ra پشتیبانى کنید.

2- عمل صالح و تقرّب be اهل بیت(علیهم السلام)

فَلْیَعْمَلْ کُلُّ امْرِء مِنْکُمْ بِما یُقَرَّبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنا؛ وَلْیَتَجَنَّبْ ما یُدْنیهِ مِنْ کَراهِیَّتِنا وَ سَخَطِنا؛ فَإِنَّ امْرَأً یَبْغَتُهُ فُجْأَهً حینَ لا تَنْفَعُهُ تَوْبَهٌ؛ وَ لا یُنْجیهِ مِنْ عِقابِنا نَدَمٌ عَلى حَوْبَه:

هر یک از شما بــایــد be آنچه ke او ra be دوستى ما نزدیک مى‌سازد؛ عمل کــنــد و از آنچه ke خوشایند ما نبوده و خشم ما در آن است؛ دورى گزیند؛ زیــرا خداوند be طور ناگهانى انسان ra مى‌گیرد؛ در وقتى ke توبه برایش سودى ندارد و پشیمانى او ra از کیفر ما be خاطر گناهش نجات نمى‌دهد.

3- تسلیم در مقابل دستورهاى اهل بیت(علیهم السلام)

فَاتَّقُوا اللّهَ؛ وَ سَلِّمُوا لَنا؛ وَ رُدُّو الاَْمْرَ إِلَیْنا؛ فَعَلَیْنَا الاِْصْدارُ؛ کَما کانَ مِنَّا الاِْیرادُ؛ وَ لا تَحاوَلُوا کَشْفَ ما غُطِّىَ عَنْکُمْ؛ وَ اجْعَلُوا قَصْدَکُمْ إِلَیْنا بِالْمَوَدَّهِ عَلَى السُّنَّهِ الْواضِحَهِ:

از خدا بترسید و تسلیم ما شوید و کارها ra be ما واگذارید؛ بر ماست ke شما ra از سرچشمه؛ سیراب برگردانیم؛ چنان ke بردن شما be سرچشمه از ما بود؛ در پى کشف آنچه از شما پوشیده شده نروید. مقصد خود ra ba دوستى ما بر اساس راهى ke روشن اســت be طرف ما قرار دهید.

4- تحقّق حتمى حقّ

أَبَى اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لِلْحَقِّ إِلاّ إِتْمامًا وَ لِلْباطِلِ إِلاّ زَهُوقًا؛ وَ هُوَ شاهِدٌ عَلَىَّ بِما أَذْکُرُهُ:

خداوند مقدّر فرموده اســت ke حقّ be مرحله نهایى و کمال خود برسد و باطل از بین برود؛ و او بر آنچه بیان نمودم گواه است.

5- خلقت هدفدار و هدایت پایدار

إِنَّ اللّهَ تَعالى لَمْ یَخْلُقِ الْخَلْقَ عَبَثًا وَ لا أَهْمَلَهُمْ سُدًى بَلْ خَلَقَهُمْ بِقُدْرَتِهِ وَ جَعَلَ لَهُمْ أَسْماعًا وَ أَبْصارًا وَ قُلُوبًا وَ أَلْبابًا ثُمَّ بَعَثَ إِلَیْهِمُ النَّبِیّینَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ؛ یَأْمُرُونَهُمْ بِطاعَتِهِ وَ یَنْهَوْنَهُمْ عَنْ مَعْصِیَتِهِ وَ یُعَرِّفُونَهُمْ ما جَهِلُوهُ مِنْ أَمْرِ خالِقِهِمْ وَ دینِهِمْ وَ أَنـْزَلَ عَلَیْهِمْ کِتابًا؛ وَ بَعَثَ إِلَیْهِمْ مَلائِکَهً یَأْتینَ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ مَنْ بَعَثَهُمْ إِلَیْهِمْ بِالْفَضْلِ الَّذى جَعَلَهُ لَهُمْ عَلَیْهِمْ:

خداوند متعال؛ خلق ra بیهوده نیافریده و آنان ra مهمل نگذاشته است؛ بـلـکـه آنان ra be قدرتش آفریده و براى آنها گوش و چشم و دل و عقل قرار داده؛ آن گاه پیامبران ra ke مژده دهنده و ترساننده هستند be سویشان برانگیخت تا be طاعتش دستور دهند و از نافرمانى‌اش جلوگیرى فرمایند و آنچه ra از امر خداوند و دینشان نمى‌دانند be آنها بفهمانند و بر آنان کتاب فرستاد و be سویشان فرشتگان برانگیخت تا آنها میان خدا و پیامبران ـ be واسطه تفضّلى ke بر ایشان روا داشته ـ واسطه باشند.

6- ظهور حقّ

إِذا أَذِنَ اللّهُ لَنا فِى الْقَوْلِ ظَهَرَ الْحَقُّ وَ اضْمَحَلَّ الْباطِلُ؛ وَ انْحَسَرَ عَنْکُمْ:

هرگاه خداوند be ما اجازه دهد ke سخن گوییم؛ حقّ ظاهر خواهد شــد و باطل از میان خواهد رفت و خفقان از [سرِ] شما برطرف خواهد شد.

7- تفتیش ناروا

مَنْ بَحَثَ فَقَدْ طَلَبَ؛ وَ مَنْ طَلَبَ فَقَدْ دَلَّ؛ وَ مَنْ دَلَّ فَقَدْ أَشاطَ وَ مَنْ أَشاطَ فَقَدْ أَشْرَکَ:

حضرت مهدى(علیه السلام) در خصوص کسانى ke در جستجوى او بوده اند تا be حاکم جور تحویلش دهند فرموده است: آن ke بکاود؛ بجوید و آن ke بجوید دلالت دهد و آن ke دلالت دهد be هدف رسد و هــر ke [در مورد من] چنین کند؛ شرک ورزیده است.

8- ظهور حقّ be اذن حقّ

فَلا ظُهُورَ إِلاّ بَعْدَ إِذْنِ اللّهِ تَعالى ذِکْرُهُ وَ ذلِکَ بَعْدَ طُولِ الاَْمَدِ وَ قَسْوَهِ الْقُلُوبِ وَ امْتِلاءِ الاَْرْضِ جَوْرًا:

ظهورى نیست؛ مگر be اجازه خداوند متعال و آن هم پــس از زمان طولانى و قساوت دل‌ها و فراگیر شدن زمین از جور و ستم.

9- مدّعیان دروغگو

سَیَأْتى إلى شیعَتى مَنْ یَدَّعِى المُشاهَدَهَ. أَلا فَمَنِ ادَّعَى المُشاهَدَهَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیانى وَ الصَّیْحَهِ فَهُوَ کَذّابٌ مُفْتَر وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ إِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعَظیم:

آگاه باشید be زودى کسانى ادّعاى مشاهده (نیابت خاصّه) مرا خواهند کرد. آگاه باشید هــر کس قبل از خروج «سفیانى» و شنیدن صداى آسمانى؛ ادّعاى مشاهده مرا کــنــد دروغگو و افترا زننده است؛ حرکت و نیرویى جز be خداى بزرگ نیست.

10- دنیا در سراشیبى زوال

إِنَّ الدُّنْیا قَدْ دَنا فَناؤُها وَ زَوالُها وَ أَذِنَتْ بِالْوِداعِ وَ إِنّى أَدْعُوکُمْ إِلَى اللّهِ وَ رَسُولِهِ(صلى الله علیه وآله وسلم) وَ الْعَمَلِ بِکِتابِهِ وَ إِماتَهِ الْباطِلِ وَ إِحْیاءِ السُّنَّهِ:

دنیا فنا و زوالش نزدیک گردیده و در حال وداع است؛ و من شما ra be سوى خدا و پیامبرش ـ ke درود خدا بر او و آلش باد ـ و عمل be قرآنش و میراندن باطل و زنده کردن سنّت؛ دعوت مى‌کنم.

11- ذخیره بزرگ

أَنَا بَقِیَّهٌ مِنْ آدَمَ وَ ذَخیرَهٌ مِنْ نُوح وَ مُصْطَفى مِنْ إِبْراهیمَ وَ صَفْوَه مِنْ مُحَمَّد(صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِمْ أَجْمَعینَ):

من باقیمانده آدم و ذخیره نوح و برگزیده ابراهیم و خلاصه محمّد (درود خدا بر همگى آنان باد) هستم.

12- حجّت خدا

زَعَمَتِ الظَّلَمَهُ أَنَّ حُجَّهَ اللّهِ داحِضَهٌ وَ لَوْ أُذِنَ لَنا فِى الْکَلامِ لَزالَ الشَّکُّ:

ستمگران پنداشتند ke حجّت خدا از بین رفته است؛ در حالى ke اگــر be ما اجازه سخن گفتن داده مى‌شد؛ هــر آینه تمام شکّ‌ها ra از بین مى‌بردیم.

13- عطسه؛ نشانه سلامت

أَلا أُبَشِّرُکَ فِى الْعِطاسِ فَقُلْتُ بَلى قالَ: هُوَ أَمانٌ مِنَ الْمَوْتِ ثَلاثَهَ أَیّام:

نسیم؛ خدمتکار حضرت مهدى(علیه السلام) گوید: آن حضرت be من فرمود: آیا تو ra در مورد عطسه کردن بشارت دهم؟ گفتم: آرى. فرمود: عطسه؛ علامتِ امان از مرگ تا سه روز است.

14- نماز؛ طردکننده شیطان

ما أُرْغِمَ أَنْفُ الشَّیْطانِ بِشَىْء مِثْلِ الصَّلوهِ؛ فَصَلِّها وَ أَرْغِمْ أَنْفَ الشَّیْطانِ:

هیچ چیز مثل نماز؛ بینى شیطان ra be خاک نمى‌مالد؛ پــس نماز بخوان و بینى شیطان ra be خاک بمال.

15- حق الناس

لا یَحِلُّ لاَِحَد أَنْ یَتَصَرَّفَ فى مالِ غَیْرِهِ بِغَیْرِ إِذْنِهِ:

تصرّف در مال هیچ کس بدون اجازه او جایز نیست.

16- پناه بردن be خدا

أَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الْعَمى بَعْدَ الْجَلاءِ وَ مِنَ الضَّلالَهِ بَعْدَ الْهُدى وَ مِنْ مُوبِقاتِ الاَْعْمالِ وَ مُرْدِیاتِ الْفِتَنِ:

پناه be خدا مى‌رم از نابینایى بعد از بینایى و از گمراهى بعد از راهیابى و از اعمال ناشایسته و فرو افتادن در فتنه‌ها.

17- اسوه هاى حقیقت

إِنَّ الْحَقَّ مَعَنا وَ فینا؛ لا یَقُولُ ذلِکَ سِوانا إِلاّ کَذّابٌ مُفْتَر:

حقّ ba ما و در میان ماست؛ کسى جز ما چنین نگوید؛ مگر آن ke دروغگو و افترا زننده باشد.

18- ظهور فَرَج be اذن خدا

وَ أَمّا ظُهُورُ الْفَرَجِ فَإِنَّهُ إِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ؛ کَذَبَ الْوَقّاتُونَ. وَ أَمّا قَوْلُ مَنْزَعَمَ أَنَّ الْحُسَیْنَ(علیه السلام) لَمْ یُقْتَلْ؛ فَکُفْرٌ وَ تَکْذیبٌ وَ ضَلالٌ:

امّا ظهور فرج؛ موکول be اراده خداوند متعال اســت و هــر کس براى ظهور ما وقت تعیین کــنــد دروغگوست. و امّا گفته کسانى ke پنداشته‌اند امام حسین(علیه السلام) کشته نشده؛ کفر و دروغ و گمراهى است.

19- شناخت خدا

إِنَّ اللّهَ تَعالى هُوَ الَّذى خَلَقَ الاَْجْسامَ وَ قَسَّمَ الاَْرْزاقَ لاَِنَّهُ لَیْسَ بِجِسْم وَلا حالّ فیجِسْم«لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَىءٌ وَ هُوَالسَّمیعُ الْعَلیمُ»:

همانا خداوند متعال؛ کسى اســت ke اجسام ra آفریده و ارزاق ra تقسیم فرموده؛ او جسم نـیـسـت و در جسمى هم حلول نکرده؛ چیزى مثل او نـیـسـت و شنوا و داناست.

20- ائمّه(علیهم السلام) دست پرورده‌هاى پروردگار

إِنَّ اللّه مَعَنا و لا فاقَهَ بِنا إِلى غَیْرِهِ وَ الْحَقَّ مَعَنا فَلَنْ یُوحِشَنا مَنْ قَعَدَ عَنّا وَ نَحْنُ صَنائِعُ رَبِّنا وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنائِعُنا:

خداوند ba ماست؛ و be جز ذات پروردگار be چیزى نیاز نداریم؛ و حقّ ba ماست. اگــر کسانى ba ما نباشند؛ هرگز در ما وحشتى ایجاد نمى‌شود؛ ما دست‌پرورده‌هاى پروردگارمان؛ و مردمان؛ دست‌پرورده‌هاى ما هستند.

21- دانش حقیقى

أَلْعِلْمُ عِلْمُنا وَ لا شَىْءَ عَلَیْکُمْ مِنْ کُفْرِ مَنْ کَفَرَ:

دانش؛ دانشِ ماست؛ از کفرِ کافر؛ گزندى بر شما نیست.

22- اتّفاق و وفاى be عهد

لَوْ أَنَّ أَشْیاعَنا وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ عَلَى اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِى الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الُْیمْنُ بِلِقائِنا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَهُ بِمُشاهَدَتِنا:

اگر شیعیان ما ـ ke خداوند آنها ra be طاعت و بندگى خویش موفّق بدارد ـ در وفاى be عهد و پیمان الهى اتّحاد واتّفاق مى‌داشتند و عهد و پیمان ra محترم مى‌شمردند؛ سعادت دیدار ما be تأخیر نمى‌افتاد و زودتر be سعادت دیدار ما نائل مى‌شدند.

23- ما ra آزردند

قَدْ آذانا جُهَلاءُ الشّیعَهِ وَ حُمَقاؤُهُمْ؛ وَ مَنْ دینُهُ جَناحُ الْبَعُوضَهِ أَرْجَحُ مِنْهُ:

حضرت مهدى(علیه السلام) be محمّد بن على بن هلال کرخى فرموده‌اند :نادانان و کم‌خردان شیعه و کسانى ke بال پشه از دیندارى آنان محکمتر است؛ ما ra آزردند.

24- بیزارى از غالیان

أَنـَا بَرىءٌ إِلَى اللّهِ وَ إِلى رَسُولِهِ مِمَّنْ یَقُولُ إِنّا نَعْلَمُ الْغَیْبَ وَ نُشارِکُهُ فیمُلْکِهِ أَوْ یُحِلُّنا مَحَلاًّ سِوَى الَْمحَلِّ الَّذى رَضِیَهُ اللّهُ لَنا:

من از افرادى ke مى‌گویند: ما اهل بیت [مستقلاًّ از پیش خود و بدون دریافت از جانب خداوند] غیب مى‌دانیم و در سلطنت و آفرینش موجودات ba خدا شریک هستیم؛ ما ra از مقامى ke خداوند براى ما پسندیده بالاتر مى‌برند؛ نزد خدا و رسولش؛ بیزارى مى‌جویم.

25- از واجبات‌ترین مستحبات

سَجْدَهُ الشُّکْرِ مِنْ أَلْزَمِ السُّنَنِ وَ أَوْجَبِها:

سجده شکر از لازم‌ترین و واجب‌ترین مستحبّات است.

26- فضیلت تعقیبات نماز

إِنَّ فَضْلَ الدُّعاءِ وَ التَّسْبیحِ بَعْدَ الْفَرائِضِ عَلَى الدُّعاءِ بِعَقیبِ النَّوافِلِ کَفَضْلِ الْفَرائِضِ عَلَى النَّوافِلِ:

فضیلت دعا و تسبیح بعد از نمازهاى واجب در مقایسه ba دعا و تسبیح پــس از نمازهاى مستحبى؛ مانند فضیلت واجبات بر مستحبّات است.

27- سجده؛ مخصوص خداست

فَأَمّا السُّجُودُ عَلَى الْقَبْرِ فَلا یَجُوزُ:

سجده بر قبر جایز نیست.

28- راه اندازى کار مردم

أَرْخِصْ نَفْسَکَ وَ اجْعَلْ مَجْلِسَکَ فِىَ الدِّهْلیزِ وَ اقْضِ حَوائِجَ النّاسِ:

خودت ra [براى خدمت] در اختیار مردم بگذار؛ و محلّ نشستن خویش ra درِ ورودى خانه قرار بده؛ و حوائج مردم ra برآور.

29- امنیّت بخش زمین

إِنّى أَمانٌ لاَِهْلِ الاَْرْضِ کَما أَنَّ النُّجُومَ أَمانٌ لاَِهْلِ السَّماءِ:

وجود من براى اهل زمین؛ سبب امان و آسایش است؛ همچنان ke ستارگان سبب امان آسماناند.

30- رجوع be راویان حدیث

وَ أَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَهُ فَارْجِعُوا فیها إِلى رُواهِ حَدیثِنا فَإِنَّهُمْ حُجَّتى عَلَیْکُم وَ أَنـَا حُجَّهُاللّهِ عَلَیْهِمْ:

در پیشامدهاى مهمّ اجتماعى be راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ زیــرا ke آنان حجّت من بر شما هستند و من هم حجّت خدا بر آنان هستم.

31- مطاع؛ نه مطیع کسى

إِنَّهُ لَمْ یَکُنْ أَحَدٌ مِنْ آبائى إِلاّ وَقَدْ وَقَعَتْ فى عُنُقِهِ بَیْعَهٌ لِطاغِیَهِ زَمانِهِ وَ إِنّى أَخْرُجُ حینَ أَخْرُجُ وَ لا بَیْعَهَ لاَِحَد مِنَ الطَّواغیتِ فى عُنُقى:

هر یک از پدرانم بیعت یکى از طاغوت هاى زمان be گردنشان بود؛ ولى من در حالى قیام خواهم کــرد ke بیعت هیچ طاغوتى be گردنم نباشد.

32- آفتاب پشت ابر

وَ أَمّا وَجْهُ الاِْنْتِفاعِ بى فى غَیْبَتى فَکَالاِْنْتِفاعِ بِالشَّمْسِ إِذا غَیَّبَها عَنِ الاَْبْصارِ السَّحابُ:

کیفیّت بهره‌ورى از من در دوران غیبت؛ مانند کیفیّت بهره‌ورى از آفتاب اســت هنگامى ke ابر آن ra از چشم‌ها پنهان سازد.

33- سبقت اراده خدا بر هــمــه چیز

وَ لکِنَّ اَقْدارَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ لاتُغالَبُ؛ وَ إِرادَتُهُ لاتُرَدُّ؛ وَ تَوْفیقُهُ لایُسْبَقُبه:

راستى ke مقدّرات خداوند متعال؛ مغلوب نشود و اراده الهى مردود نگردد و چیزى بر توفیق او پیشى نگیرد.

34- علّت اصلى غیبت امام(علیه السلام)

وَ أَمّا عِلَّهُ ما وَقَعَ مِنَ الْغَیْبَهِ؛ فَإِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ قالَ: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَلَکُمْ تَسُؤْکُمْ:

امّا علّت و فلسفه آنچه از دوران غیبت اتّفاق افتاده [که درک آن براى شما سنگین است] آن اســت ke خداوند در قرآن فرموده: اى مؤمنان از چیزهایى نپرسید ke اگــر آشکارتان شود؛ بدتان آید.

35- آگاهى امام(علیه السلام)

إِنّا یُحیطُ عِلْمُنا بِأَنْبائِکُمْ؛ وَ لا یَعْزُبُ عَنّا شَىْءٌ مِنْ أَخْبارِکُمْ:

علم و دانش ما be خبرهاى شما احاطه دارد و چیزى از اخبار شما بر ما پوشیده نمى‌ماند.

36- دعاى فراوان

أَکْثِرُو الدُّعاءَ بِتَعْجیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذلِکَ فَرَجُکُمْ:

براى تعجیل فَرَج زیاد دعا کنید؛ زیــرا همین دعا کردن؛ فَرَج و گشایش شماست.

37- سؤال نامطلوب

فَأَغْلِقُوا أَبْوابَ السُّؤالِ عَمّا لا یَعْنیکُمْ:

درهاى سؤال ra از آنچه ke مطلوب شما نـیـسـت ببندید.

38- آخرین اوصیا

أَنَا خاتَمُ الأَوْصِیاءِ وَ بى یَدْفَعُ اللّهُ الْبَلاءَ عَنْ أَهْلى وَ شیعَتى:

من آخرین نفر از اوصیا هستم؛ خداوند be وسیله من بلا ra از خانواده و شیعیانم برطرف مى‌گرداند.

39- حجّت خدا در زمین

إَنَّ الاَْرْضَ لا تَخْلُوا مِنْ حُجَّه إِمّا ظاهِرًا وَ إِمّا مَغْمُورًا:

زمین خالى از حجّت خدا نیست؛ ya آشکار اســت و ya نهان.

40- علمدار هدایت در هــر زمان

کُلَّما غابَ عَلَمٌ بَدا عَلَمٌ؛ وَ إِذا أَفَلَ نَجْمٌ طَلَعَ نَجْمٌ.»:

هرگاه عَلَم و نشانه‌اى پنهان شود؛ عَلَم دیگرى آشکارگردد؛ و هــر زمان ke ستاره‌اى افول کند؛ ستاره‌اى دیگر طلوع نماید.

  • ۹۶/۰۶/۲۸
  • امین تهرانی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی